• وبلاگ : پاك ديده
  • يادداشت : زليخا عاشق نبود
  • نظرات : 3 خصوصي ، 20 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     

    سلام

    جالب بود، ياد محرم 85 افتادم. يكي از خانمهاي مسئول حوزه علميه آبادان سخنراني ميكرد. ميگفت آخر قصه يوسف و زليخا رو كسي ميدونه؟ زليخا در نهايت كلا بي خيال يوسف ميشه...چون يه عشق باحالتر پيدا ميكنه...خداي يوسف.

    البته توجيه نيستا...گفته باشم!

    پاسخ

    من هم اين را شنيده ام. همين ديشب!

    اتفاقآ هم خوندم هم واسه مامانم تعريف كردم!!

    اگه نخونده بودم متنتو كه ميگفتم يه باره بريم بكشيمش (به ضم ب)

    چون خونده بودم به همون زدن رضايت دادم!

    پاسخ

    ممنون از توجه تان. كامنت مادرتان را هم مي ديديم بد نبود!
    اصلآ مي خواي هممون جمع شيم بريم سلحشور رو بزنيم؟!
    ..
    .
    .
    حالا ايناشو ول کن..يوسف و زليخا به هم مي رسن يانه؟؟!!!



    آقا الفرااااااااااااااااااااااار


    پاسخ

    اتفاقا من يكي از مويدين كارهاي آقاي سلحشورم. معلوم اس كه باز متن را نخوانده اي!-----------------انشالله كه به هم برسند----------

    سلام مهربون...

    اين مسائل ريشه در مسائلي داره كه تو جامعه ما پنهانه. و هر كاري هم كنيم درست نميشه. مگر آنكه واقع بين باشيم.

    به هر حال تلنگر زيبايي بود.

    سبز باشي و پايدار

    پاسخ

    اين تلنگرها فايده اي هم خواهد كرد؟...

    موتور سنگين ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگين دوست عزيز سلام

    واقعا آپ با حالي بود و از خوندن اون لذت بردم ...

    موفق ترين باشي

    عليرضا

    پاسخ

    شما هم.
     <      1   2