سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در این هنگام حسین(ع) دست مبارک خویش را بر محاسن شریف خود کشید در حالی که می فرمود:« خشم الهی بر یهود شدت یافت، آن زمانی که عزیر را فرزند خدا دانستند؛ و خشم خدا بر نصارا شدت یافت، آن زمانی که خداوند را سومین خدای خود خواندند؛ و خشم خدا بر مجوس شدت یافت، آن زمانی که به جای پرستش خدای یکتا به عبادت ماه و خورشید پرداختند؛ و الآن خشم الهی بر امتی که برای کشتن فرزند پیامبر خود متحد و هماهنگ شده‌اند شدت گرفته است. سوگند به خدا خواسته آنها را نخواهم پذیرفت تا آن هنگام که به خون خویشتن خضاب کنم و با این حال خدای خود را ملاقات نمایم. »

سپس حسین فریاد برآورد:« هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرنی؟ هَل مِن مُغیثٍ یُغیثُنا لِوجه‌الله ؟ هَل مِن ذابٍّ یَذُبُّ عَن حَرمِ رَسول‌الله ؟»

« آیا کسی هست مرا یاری کند؟ آیا فریاد رسی هست که برای رضای خدا به فریاد ما برسد؟ آیا مدافعی هست که از حرم رسول خدا دفاع کند؟»

 

«لهوف سیدبن طاووس»


نوشته شده در  سه شنبه 85/11/10ساعت  1:56 صبح  توسط پویا پرتو 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
حسرت
جفای دوستان
نگفتم؟
اگه بخواند،میتونن
اگه قتل بود...
قِلاق سیا و روبا
اشک میریزد دلم
آن روزها رفتند
چرابرف نمیاد؟!
شنا بلدی؟
مراد
دزد
مواظب باشید
ایام عشق
انکار بی فایده است
[همه عناوین(147)][عناوین آرشیوشده]