سفارش تبلیغ
صبا ویژن

و من اکنون در مشهدالرضایم. مبهوت ومتحیر!
هنوز جرات نکرده‏ام از صحن آزادی و از سر قبر شیخ بهایی پایم را فراتر بگذارم!
به چهارمین پست قبلیم که می نگرم با خود می اندیشم که در این موقعیت اصلا آمادگی حضور در محضر امامم را نداشتم. فقط ادایش را در می آوردم!
 

یاامام رئوف
وقتی به طوس جا به کنار تو می کنم     احساس وصل حق به جوار تو می کنم
در بین خلق از همه با آبرو ترم                     چون کسب آبرو ز غبار تو می کنم
با اشک خجلت آمده ام در حریم تو           این است گوهری که نثار تو می کنم
من دل شکسته آمدم و پاک دیده ام              دل را چو دیده آینه دار تو می کنم


نوشته شده در  جمعه 86/6/2ساعت  10:33 عصر  توسط پویا پرتو 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
حسرت
جفای دوستان
نگفتم؟
اگه بخواند،میتونن
اگه قتل بود...
قِلاق سیا و روبا
اشک میریزد دلم
آن روزها رفتند
چرابرف نمیاد؟!
شنا بلدی؟
مراد
دزد
مواظب باشید
ایام عشق
انکار بی فایده است
[همه عناوین(147)][عناوین آرشیوشده]