سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اهمیت تاریخ زندگی امام حسین(ع) که به صورت یکی از شورانگیزترین حماسه های تاریخ بشریت در آمد، نه تنها از این جهت است که همه ساله نیرومندترین امواج احساسات میلیون‌ها انسان را بر می‌انگیزد و مراسمی پرشورتر از هر مراسم دیگری به وجود می‌آورد، بلکه اهمیت آن بیشتر از آن جهت است که هیچ گونه محرکی جز عواطف پاک دینی و احساسات با طراوت مردمی ندارد. اینکه این شرکت گسترده در عزاداری بدون هیچ مقدمه‌چینی و تبلیغات گسترده‌ انجام می‌شود در نوع خود بی نظیر است.
حال این حقیقت بر ما روشن است ولی نکته‌ای که برای بسیاری – مخصوصا متفکران غیر اسلامی و روشنفکران غربزده – هنوز به درستی مشخص نشده و همچنان به صورت معمایی در اذهان آنها باقی است، این است که: «چرا مراسم بزرگداشت این حادثه تاریخی که 1400 سال از وقوع آن می‌گذرد و از نظر کمیت و کیفیت در تاریخ مشابه فراوان دارد، هر سال پرشورتر از سال پیش برگزار می‌گردد؟!»امام خمینی: الآن 1400 سال است که این منبرها و روضه‌ها اسلام ما را حفظ کرده است.
پاسخ این سوال را باید نه در ظواهر بلکه در لابلای انگیزه‌های اصلی این حماسه جستجو کرد. به عبارتی حادثه خونین کربلا نموداری از جنگ دو رقیب سیاسی یا دو طایفه متخاصم سرچشمه نگرفته‌است بلکه این حادثه از مبارزه دو مکتب فکری است که آتش فروزان آن در طول تاریخ هرگز خاموش نشده‌است و هدف آن قیام، خمیر مایه مبارزه تمامی پیامبران و مردان اصلاح طلب واقعی است. چنانچه آن زمان که صفوف به هم فشرده مخالفان نهضت نبی اکرم در صدر اسلام نتوانست آن حضرت را از هدف خویش بازدارد، ان مخالفان و معاندان حرکت آشکار خود را به فعالیت‌های پشت پرده و تدریجی و به قولامروزی‌ها «براندازی پنهان» تبدیل کردند. آن‌ها پس از رحلت پیامبر اسلام(ص) با ایجاد یک جنبش ارتجاعی در دستگاه رهبری نفوذ کردند و کم کم با زنده کردن دوباره سنت‌های جاهلی، جاده را برای یک شورش و براندازی آل محمد(ص) آماده‌ کردند. در همین ایام بود که با غفلت مردم  تبهکاری چون معاویه به مرکز دستگاه حکمرانی دولت اسلامی راه یافت و به کمک باقیمانده احزاب جاهلیت  و نیز ایجاد احزاب حکومت ساخته زمینه را برای قبضه کردن حکومت اسلام هموار ساخت.
این جنبش ضداسلامی به قدری آشکار بود که ابوسفیان، معاویه و یزید بارها علنا به آن اقرار کردند و حتی به زنده‌کردن دوباره سنت‌های جاهلی و فساد در جامعه افتخار هم می‌کردند. این همه گویای ماهیت این جنبش ضد اسلامی بود. حال آیا امام حسین(ع) می‌توانست در برابر این خطر بزرگ که اسلام عزیز را تهدید می‌کرد و در زمان یزید به اوج خود رسیده بود سکوت کند؟ آیا پیامبر این را می‌پسندید؟ آیا دامن‌های پاکی چون علی(ع) و زهرا(س) که حسین(ع) در آن پروریده بود این سکوت را می‌پسندید؟ آیا او نباید با یک فداکاری و ایثار مطلق، سکوت مرگباری را که بر جامعه اسلامی سایه افکنده بود در هم بشکند و قیافه شوم این نهضت جاهلی که با لباس اصلاح طلبی در جامعه رو به گسترش بود را از پشت پرده‌های تبلیغاتی بنی امیه آشکار سازد؟ آیا او نباید مردمی که باغفلت سرگرم زندگی مادی خود بودند و هر آینه به سخن‌های پدر و برادر و خود او مبنی بر تسلط دشمن بر دین و دنیای آنها بی توجهی نشان می‌دادند و با تمسخر آن را توهم توطئه می‌خواندند از خواب بیدار می‌کرد؟ آیا او نباید با خون خود سطور رنگینی را بر پیشانی تاریخ بنویسد که بیانگر غفلت خواص و ذلت عوام در برابر توطئه خاموش دشمن بود؟
آری حسین(ع) این کار را کرد و رسالت بزرگ خود را در برابر دین جدش انجام داد و مسیر اسلام را عوض نمود؛ توطئه‌های ضد اسلامی دستگاه فاسد اموی را در هم کوبید و آخرین حربه‌های آن‌ها را با تنهاترین راه ممکن خنثی نمود. و این است چهره حقیقی امام حسین(ع). همین جاست که می‌فهمیم چرا نام و یاد و سرگذشت تاریخی امام حسین(ع) هرگز فراموش نمی‌شود. او متعلق به یک زمان نبود. او و هدفش جاودانی بوده و هستند. او در راه حق و عدالت، آزادی و آزادگی، نجات انسان‌ها و احیای ارزش‌های‌ واقعی شربت شهادت نوشید. آیا این مفاهیم هرگز کهنه و فراموش می‌شوند؟

پ.ن: این مقاله را در محرم سال 1381 برای یک مجله نوشته ام که امروز از بین کاغذ پاره‌ها پیدایش کردم. هرچند در بیشتر جاها لحن قلم خودم را احساس می‌کنم و نیز معلوم است کلماتی که پر رنگ‌تر نوشته‌ام حاکی از هدف خاصی بوده‌است، اما اینکه آن زمان این مطالب قلمه سلمبه را از خودم گفته‌ام یا از جایی کش رفته ام،  نمی دانم!


نوشته شده در  یکشنبه 86/10/30ساعت  4:10 عصر  توسط پویا پرتو 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
حسرت
جفای دوستان
نگفتم؟
اگه بخواند،میتونن
اگه قتل بود...
قِلاق سیا و روبا
اشک میریزد دلم
آن روزها رفتند
چرابرف نمیاد؟!
شنا بلدی؟
مراد
دزد
مواظب باشید
ایام عشق
انکار بی فایده است
[همه عناوین(147)][عناوین آرشیوشده]