سلام دوست گرامي.خيلي كم پيش مياد براي وبتون نظر بذارم اما حالا ميذارم.كاري به اون متن بالا و مداح گردنبند طلا ندارم.به دو خط پايين كار دارم... .هيچ آدمي از خطا و اشتباه مصون نيست،چه سيد جواد ذاكر چه حاج محمود كريمي!يه سري مثل سيد ذاكر با اومدنشون جا رو براي خيلي ها تنگ مي كنن. خيلي از منبري ها با ديدن مجالسشون احساس خطر مي كنن....نه! نه اون خطر.خطر كم شدن پا منبري هاي خودشون!به خاطر همين شروع مي كنن به گير دادن.مي گردن تو اشعار مثلا به بيت:((هركه خود را سگ كوي تو نخواند آدم نيست))،گير ميدن.گيرشون به هيچ جا نميرسه آخه دلايلشون مسخره ست!بعد گير ميدن كه مرحوم، ضد ولايت فقيهي بود._:چرا؟ _:چون چفيه نميندازه،چون آخر مجلسش براي رهبر دعا نمي كنه.آخه مي دونين! سيد ذاكر مرحوم سياست نداشت! خيلي ها با همين چفيه و دعا براي رهبري هر چي دلشون مي خواست مي خوندن و هر سبكي دلشون مي خواست مي رقصيدن اما كسي گير بشون نمي داد.آخر سر هم دعوت مي شن بيت رهبري!كي گفته مرحوم ذاكر ضد ولايت فقيه بوده؟هيچ كس تاييد نمي كنه حتي خودش تو يكي از سي دي هاش هم اينو تكذيب مي كنه.حالا گيريم ضد ولايتي بود،مگه ضد شيعه بود؟...آه...اين پستتون خيلي جواب ها داره اما نمي تونم همه شو بنويسم.نمي شه! يا علي مدد.