سلام
وبلاگ قشنگي داريد
حرف هايي كه در هر وبلاگي زده نمي شود و ارزشمند است
همه اين گمشده را در وجود خود دارند و نمي توانند از ان فرار كنند
به نظر من اين گمشده هميشه به دنبال ماست اما بالاخره اين ما هستيم كه بايد پيدايش كنيم . هر كسي در لحظه اي به ان دست پيدا مي كند يكي زود يكي دير اما حتما .
آن لحظه لحظه اي است كه آرامش مي يابيم
سلام داداش پويا
زندگي دفتري از خاطر هاست يك نفر در دل شب يك نفر در دل خاك يك نفر همدم
يا علي
پازلي هست كه گم كرده باشي؟پازلها هستن يا تو نميبني يا دستت بهش نميرسه يا اصلا مال تو نيستن.پازلهاي زندگي لحظهاي هستن. هر لحظه هر ثانيه يك پازل را ميسازيم. بعد هر طور كه بچيني پازل جديدي بهت ميدن... بحث اختيار و تصميم است. من اينها را به در تشبيه ميكنم باز كردن هر در ،در نويي را باز ميكنه جلوت ... هر تصميم تصميم ديگه اي را ميسازه.جوان هاي به پاكي تو و آرامي تو و هوش تو ميتونن همه چيز داشته باشن. حتي محالات را .... فقط بايد بخواي و تلاش كني ...
(( )) يادم باشد آمدم شهرتان با خانوادهات صحبت كنم. پازل ازدواجت را خودم پيدا ميكنم. و جورش ميكنم. بقيش را خودت و بقيه بايد يافت كني.آن شب كه با شما صحبت كردم شد 13 دقيقه شد. آمارت دارد ميزند بالا ... ......بايد دويد.
روحم زنداني کسي، چيزي يا جايي است..
.
زندااني خودتي ... زنداني خودت... بين اون چيزي كه هستي و اون چيزي كه مي توني باشي يا مي خواهي باشي فقط خودت فاصلهاي.من هم همين حس را دارم. دارم هنوز مي گردم. ولي به نظرم حرف خانم نگين درستتر باشه ... همين جاس ... نميبينيش... بيشتر بايد گشت و خواست كه بهمون نشونش بدن... پازلهاي ديگرو...خوشحالم كه بخشي از چيزي كه تو دلت ميگذره را تو بلاگت مياري.هر وقت دلت خواست بهم زنگ بزن. خوشحال ميشم.
گم نكردي..از همون اول مگه بقيه قسمت هارو داشتي؟نخير داداشم...كم كم بهت دادن كه كنار هم بزاري...منتظر بعديش باش شايد هم همين دوروبر ا انداختيش..نگاه كن....
اگه هم ديدي خيلي خيلي حوصله ات از گشتن سر رفته ازشون بخواه كمكت كنن....حله ؟؟!!
سلام...
دلتنگ غنچه ايم ،بگو راه باغ كو؟
خاموش مانده ايم خدا را چراغ كو؟
كو كوچه اي ز خواب خدا سبز تر ،بگو
آن خانه كو،نشاني آن كوچه باغ كو؟
چشم و چراغ خانه ما داغ عشق بود
چشمي كه از چراغ بگيرد سراغ كو؟
دلهاي خويش را به گواهي گرفته ايم
اما در اين زمانه خريدار داغ كو؟
شب در رسيد و قصه ما هم به سر رسيد
كو خانه اي براي رسيدن،كلاغ كو؟
سلام پويا جان
خوبي عزيز؟
چه خبر؟
ديگه به ما سر نميزني
نوشته جالبي بود
اميدوارم هميشه شاد باشي
سلام دوست عزيز
مرسي از حضور قشنگت
ايا كسي را در دنيا ميشناسي كه عاشق نباشه؟
شاد باشي
سلام پوياي عزيز
من جوابيه كامنتت را نديدم. ولي باور كن اصلا منظوري نداشتم از حذف اون جمله ات. خب من هم پاي همين مداحي ها بزرگ شدم. خيلي هاشون خيلي خوب مسائل كربلا و ديگر مصائب را ميگن.انتقاد من به همون افراطي هاست.
پوياي عزيز. استفاده ابزاري از دين و مذهب به هر شكل غلطه. اينها از احساسات پاك مردم استفاده كردند و راي براي احمدي نژاد خريدند. چرا مثل آدم نميان حزب بزنن و در يك فضاي دموكراتيك رقابت كنند.؟ به نظرت اين آخر تحميق مردم نيست كه اول مردم را به گريه بندازند. بعد مخالفان را ببرند تو لشگر يزيد و احمدي نژاد را برند تو لشگر امام حسين. تا وقتي اين رويه را داريم فرهنگ ما عقبگرد خواهد داشت.
سلام دوست خوبم...
اون چيزي كه شما نوشتي دردناك تر از نوشته من بود انگار ...