• وبلاگ : پاك ديده
  • يادداشت : چيزي در من گم شده‌است
  • نظرات : 14 خصوصي ، 35 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3      >
     
    + بهار 
    خو ش به حالت كه در اين رشته تحصيل مي كنيد وقلبي به اين پاكي داريدفكر كنم بچه سوسول باشي
    + باران _يزد 
    تات
    + باران _يزد 
    خيلي خش بود
    + النا 

    سلام

    وبلاگ قشنگي داريد

    حرف هايي كه در هر وبلاگي زده نمي شود و ارزشمند است

    همه اين گمشده را در وجود خود دارند و نمي توانند از ان فرار كنند

    به نظر من اين گمشده هميشه به دنبال ماست اما بالاخره اين ما هستيم كه بايد پيدايش كنيم . هر كسي در لحظه اي به ان دست پيدا مي كند يكي زود يكي دير اما حتما .

    آن لحظه لحظه اي است كه آرامش مي يابيم

    در مورد يادداشت چون خودت بارها گفتي كه از اينجوري بودنت لذت ميبري و حاضر نيستي تغييرش بدي ، حرفي واسه گفتن ندارم!
    پاسخ

    بله...

    سلام داداش پويا

    زندگي دفتري از خاطر هاست يك نفر در دل شب يك نفر در دل خاك يك نفر همدم

    يا علي

    پازلي هست كه گم كرده باشي؟
    پازل‏ها هستن يا تو نمي‏بني يا دستت بهش نمي‏رسه يا اصلا مال تو نيستن.
    پازل‏هاي زندگي لحظه‏اي هستن. هر لحظه‏ هر ثانيه يك پازل را مي‏سازيم. بعد هر طور كه بچيني پازل جديدي بهت مي‏دن... بحث اختيار و تصميم است.
    من اينها را به در تشبيه ميكنم باز كردن هر در ،‏در نويي را باز مي‏كنه جلوت ... هر تصميم تصميم ديگه اي را مي‏سازه.
    جوان هاي به پاكي تو و آرامي تو و هوش تو مي‏تونن همه چيز داشته باشن. حتي محالات را .... فقط بايد بخواي و تلاش كني ...

    (( ))
    يادم باشد آمدم شهرتان با خانواده‏ات صحبت كنم. پازل ازدواجت را خودم پيدا مي‏كنم. و جورش مي‏كنم. بقيش را خودت و بقيه بايد يافت كني.
    آن شب كه با شما صحبت كردم شد 13 دقيقه شد. آمارت دارد مي‏زند بالا ...
    ..
    ..
    ..
    بايد دويد.

    روحم زنداني کسي، چيزي يا جايي است.
    .

    .

    .

    زندااني خودتي ... زنداني خودت... بين اون چيزي كه هستي و اون چيزي كه مي توني باشي يا مي خواهي باشي فقط خودت فاصله‏اي.
    من هم همين حس را دارم. دارم هنوز مي گردم. ولي به نظرم حرف خانم نگين درست‏تر باشه ... همين‏ جاس ... نمي‏بينيش... بيشتر بايد گشت و خواست كه بهمون نشونش بدن... پازل‏هاي ديگرو...
    خوش‏حالم كه بخشي از چيزي كه تو دلت مي‏گذره را تو بلاگت مي‏اري.
    هر وقت دلت خواست بهم زنگ بزن. خوش‏حال مي‏شم.

    گم نكردي..از همون اول مگه بقيه قسمت هارو داشتي؟نخير داداشم...كم كم بهت دادن كه كنار هم بزاري...منتظر بعديش باش شايد هم همين دوروبر ا انداختيش..نگاه كن....

    اگه هم ديدي خيلي خيلي حوصله ات از گشتن سر رفته ازشون بخواه كمكت كنن....حله ؟؟!!

    + تنها 

    سلام...

    دلتنگ غنچه ايم ،بگو راه باغ كو؟

    خاموش مانده ايم خدا را چراغ كو؟

    كو كوچه اي ز خواب خدا سبز تر ،بگو

    آن خانه كو،نشاني آن كوچه باغ كو؟

    چشم و چراغ خانه ما داغ عشق بود

    چشمي كه از چراغ بگيرد سراغ كو؟

    دلهاي خويش را به گواهي گرفته ايم

    اما در اين زمانه خريدار داغ كو؟

    شب در رسيد و قصه ما هم به سر رسيد

    كو خانه اي براي رسيدن،كلاغ كو؟

    سلام پويا جان

    خوبي عزيز؟

    چه خبر؟

    ديگه به ما سر نميزني

    نوشته جالبي بود

    اميدوارم هميشه شاد باشي

    سلام دوست عزيز

    مرسي از حضور قشنگت

    ايا كسي را در دنيا ميشناسي كه عاشق نباشه؟

    شاد باشي

    سلام پوياي عزيز

    من جوابيه كامنتت را نديدم. ولي باور كن اصلا منظوري نداشتم از حذف اون جمله ات. خب من هم پاي همين مداحي ها بزرگ شدم. خيلي هاشون خيلي خوب مسائل كربلا و ديگر مصائب را ميگن.انتقاد من به همون افراطي هاست.

    پوياي عزيز. استفاده ابزاري از دين و مذهب به هر شكل غلطه. اينها از احساسات پاك مردم استفاده كردند و راي براي احمدي نژاد خريدند. چرا مثل آدم نميان حزب بزنن و در يك فضاي دموكراتيك رقابت كنند.؟ به نظرت اين آخر تحميق مردم نيست كه اول مردم را به گريه بندازند. بعد مخالفان را ببرند تو لشگر يزيد و احمدي نژاد را برند تو لشگر امام حسين. تا وقتي اين رويه را داريم فرهنگ ما عقبگرد خواهد داشت.

    سلام دوست خوبم...

    اون چيزي كه شما نوشتي دردناك تر از نوشته من بود انگار ...

    پاسخ

    سلام اميد جان.ممنوم از احساس همدرديت. چي بگم؟ زينب را ببوس.
    يك روزي اين پازل جور خواهد شد.
    پاسخ

    سلام. نمي دونم. اميدوارم. اما چشمم آب نمي خوره. گمش کرده ام. تو اسمشوميزاري خودخواهي اما من ميزارم قسمت...
       1   2   3      >