سلام

بار اول است كه مي آيم اينجا انگار!

ولي نام شما را (به نيكي )بارها رؤيت فرموده بودم انگار!

درخواست تبادل لينك داده بوديد آمديم ببينيم مناسبتش چيست!!همشهري هستيم انگار!

موفق باشيد..

سلام

ببخشيد خيلي حق داريد خيلي وقته بهتون سر نزدم يكم گرفتار بودم

اميدورام كه امتحانات خوب شده باشه

راستي قدر مادرتون رو كه ميدونيد همش قدردانياتون به هين چند روز خلاصه نشه

موفق و برقرار باشيد

be nokte mohem va ghabele tavajohi eshare kardin

ama inam khoobeh baz ghabele tahamole

agar daneshjooye elahiat boodi o too daneshgahe lahiat mesle ma in barkhorda ro mididi

che mikardin ? bazi az asatid ke ma tasavor mikonim yahoodi bashan ke albate daste bazihashoonam roo shod ama che faideh dorost zamanike bazihashoon oon afkari ro ke dashtan be korsi neshoondan

,...

سلام

اومدم بگم كه هستم

ولات با سعادت دخت نبي بر شما مباركباد

پناه مي‏برم به آفريدگار فلق

حق با توئه. از اين چيزها فراوونه. اما كسي جرات گفتنشو نداره. همين كه تو جرات كردي و بهش گفتي خودش خيليه. ما هم تو كلاسمون داريم از اين دخترهايي كه سر جلسه گريه مي كنند و استاد اگه مخصوصا مرد هم باشه همه جواب ها رو بهشون ميگه.

خوب چيكار ميشه كرد؟جامعه اسلاميه و عدالت ديگه همينه. البته مهندس جون من هم مثل خودت درس نخون نيستم اما حالم به هم مي خوره وقتي ميبينم حقم روي برگه نمياد.

سلام
نمي دونم چي بگم فقط از اين چيزها توي دنيا زياده اگر ما بخواهيم دائم به خاطر خوشايند ديگران رنگ عوض کنيم يک وقتي ميشه که احساس پوچي مي کنيم .
با احترام بسيار

سلام
يكم غير منصفانس چرا ؟برا اينكه اگه تو مدت تحصيل ادم درست حسابي درس بخونه حتي اگه استاد هم باهاش لج باشه فوقش برگه طرف رو سخت تر امضا ميكنه و نمره كلاسي رو كمتر بهش ميده يا هم بهش نميده ولي اگه طرف كه خودش هم ميدونه استاد باهاش لجه برا اينكه نيفته حد اكثر تلاشش رو ميكنه كه نمره بالايي رو از اون استاد بگيره كه هم خودش سر بلند باشه هم استاد به خودش بياد حالا در مورد تيپ عوض شدن برا گرفتن مدرك اون قدرها مهم نيست اين مدرك كه ادم به خاطر اون از عقايدش بگذره طوري هم كه من ميدونم از نوشته هاتون مخصوصا تو اين نوشته ادمي نيستيد كه حرف هر كسي روتون تاثير داشته باشه مگه اينكه چه قدر ديگه به قول خودتون غير قابل تحمل شده باشه
موفق باشيد .

بسم الله الرحمن الرحيم

با سلام وتحيت روز زن

مهم در كارهايمان به طور كلي رضايت خداي متعال را كسب كردن است

ولا غير .وبدانيم كه روزي در داخل قبر دنيايي وقبر برزخي بايد جوابگوي حتي چشمك زدن خودمان باشيم .بنا بر اين اگر جهانبيني ما الهي باشد ودانسته هاي ما خدايي در جو زود گذر حل نخواهيم شد.

اناني كه نان را به نرخ روز مي خورند وجذب محيط واشخاص ديگر مي شوند مطمئنا در داخل دلشان به هماهنگي نرسيده اند ودلشان جاي جنو درحماني نيست .اين دوروزه عمر مي گذرد وما بايد اماده پاسخ باشيم .موفق ومنصور باشي .

سلام

براي پست قبلي تون هم يه پيام گذاشتم. حتما بخونيد.

من هم يه روزي دانشجو بودم، اما اصلا اين چيزايي که مي گوييد را حداقل در بين اساتيد رشته خودم ( ادبيات عرب ) نديدم. خداييش استادهاي من به جز يکي که آخرش هم از دانشگاه ما رفت، همشون انسان هاي متعهدي بودند. حتي يادمه يکي از اساتيد وقتي همه اساتيد ديگر به بهونه فرجه زود هنگام براي امتحانات کلاس هايشان را تعطيل کرده بودند، کلاس ما را تشکيل داد و گفت: من حقوق اين ساعت ها را مي گيرم و نمي خواهم مال حرام وارد زندگيم شود.

راستي قضيه اون استادي که دانشجويان بيرونش کردند اين بود که يکي از بچه هاي کلاس پشت سرش حرف زده بود و به گوشش رسيده بود. استاد هم کم نگذاشته بود و براي امتحان پايان ترم، يک سؤال هاي ساده اي طرح کرد که هر آدمي مي فهميد که استاد جز توهين به دانشجويانش قصد ديگري نداره. حتي عقب مونده ترين فرد هم مي تونست به سؤالات جواب بدهد و راحت بيست بگيرد.

سر جلسه همه اعتراض کرديم ولي گفتند اگر جواب ندهيد همه تون مي افتيد. خوب ما هم مجبور شديم سؤالات را جواب بدهيم، ولي بعد از جلسه امتحان بچه ها طوماري نوشتند و همه امضاء کردند و فرستادند دفتر رياست تا بررسي کند. نمي دونم کدوم شير پاک خورده اي خبر را سريع منتشر کرد. تو خوابگاه و دانشگاه افتاده بوديم سر زبان ها. همه ما را مسخره مي کردند. نشريات دانشگاه هم که منتظر فرصت بودند، خبر داغ منتشر کردند و فرستادند دانشگاه هاي ديگر. خلاصه يک وضعي شده بود. آخرشم اون استاد از دانشگاه ما رفت.

داشتم مي گفتم، بيني و بين الله ميان اساتيد خودم نديدم استادي که الکي به کسي نمره بده يا از کسي نمره کم کنه ولي شنيدم که بعضي اساتيد به خودشون اجازه مي دهند چنين گناه کبيره اي را مرتکب شوند.

ضمنا آقاي پرتو، قضاوتت نسبت به دخترهاي جواني که اونقدر عرضه داشتند که تو سن بيست و شش هفت سالگي دکتر و مهندس شوند، يه کمي غير منصفانه است ها. کاري ندارم بعضي هاشون بد تدريس مي کنند. همه جا خوب و بد هست.

من خودم يه معلم هستم، البته دکتر مهندس نيستم. يه ليسانس ناچيز دارم و بس. بيست و هفت هشت سالي دارم. اولين باري که به يک مدرسه غير انتفاعي مراجعه کردم تا من را براي تدريس عربي به کار بگيره بيست و پنج سال داشتم. سنّم کم نبود ولي چون به قول دوستان و خود مدير که بعدا اعتراف کرد قيافه ام به بچه دبيرستاني ها مي خورد، جناب خانم مدير تحويلم نگرفت و گفت من اگر شما را به کار بگيرم يک ريسک کرده ام. جالبه براي اينکه من را بترسونه گفت شاگردان اين مدرسه خيلي قلدر هستند. به محض اينکه بفهمند معلمي تازه کاره اعتصاب مي کنند و اون معلم را بيرون مي کنند. گفتم من نمي گذارم کسي بفهمه من اولين سال تدريسمه.

خلاصه جناب مدير پس از امتحان کردن من با چند تا کلاس آزمايشي و يک کلاس رفع اشکال کنکوري ها که خيلي بي خبر هم تشکيل داد، راضي شد به من کلاس بدهد، چون نتوانست نقطه ضعفي از من بگيرد. آخر همون سال دلم مي خواست شما هم بوديد و از زبان همون مدير مي شنيديد که راجع به نظر دانش آموزانم درباره من چي مي گفت. دانش آموزانم گفته بودند اگر مي خواهيد سال ديگه هم همينجا ثبت نام کنيم، بايد معلم عربي مون خانم... ( من ) باشه.

نمي خواهم از خودم تعريف کنم، فقط مي خواهم شما در نظرتان راجع به اساتيد جوان زن تجديد نظر کنيد. حالا اينکه شانس شما بدهاشون قسمتتون شده يه حرف ديگه است.

موفق باشيد.