سلام
مدتي است با وبلاگت آشنا شدم همشهري..
ازامروز ضمن كپي كردن يكي از عكسها وبلاگت را لينك كردم اميدوارم با ياري همه دوستان انقلاب خميني كبير بتوانيم قدمي هر چند كوچك برداريم
راستي اگر رفته اي پابوس امام رضا سفارش ماراهم بكن التماس دعا ..خيلي وقته دلتنگم دوباره....
اگر دير جواب دادم علتش درگيري بيش از حد اين روزهايم بود .
من خواهان جامعه اي هستم كه دين ، در آن نه وسيله اي براي سركوب انسانها و استفاده براي مقاصد عده اي كه در اختيار آدمي براي رشد و تعالي اش قرار گيرد .
من به قول يك عزيزي ، براي استقرار دولت انساني ، دين عقلاني و جامعه اخلاقي مبارزه مي كنم... فكر مي كنم كافي باشد !
2) اتهام ديگر عدم وجود زير بناي فكري براي من بود،اگر اين اتهام نيست پس چيست ؟
زير بناي فكري من قرائت انساني از دين و تاكيد بر هويت ايراني است . و البته ، سعي مي كنم تا جاي ممكن افكار و انديشه هاي مختلف را مطالعه كنم و نكات مثبت آنها را در رسيدن به آرمانهايم به كار بندم. زير بناي فكري من تشيع علوي - به تعبير معلم شهيد ، دكتر علي شريعتي، - و نه تشيع صفوي است .
3) بر اساس افكار بيمارتان (مثل برادر حسين شريعتمداري) فكر مي كنيد كه تنها خودتان فكر مي كنيد! تنها خودتان زير بناي فكري! داريد! تنها خودتان راسخ و ثابت قدم در انديشه هاي مشعشعانه تان هستيد و ديگران ول معطل! اما نگاهي به آمار زندانيان سياسي بيندازيد مي فهميد چه كسي از روي تفريح كنش سياسي مي كند و چه كسي با تمام وجود براي آرمانهايش مي جنگد!
4) اتهام بعدي ،مثل برادر خلفتان (حاج حسين را مي گويم) برچسب آمريكايي و ... بودن به من و امثال من است . آيا پسر همين محسن رضايي تان به آمريكا نرفت و حالا هم راست راست در خيابان راه نمي رود؟ منصف باشيد ، كنش عده اي را به پاي بقيه نوشتن دور از اخلاق و دين و هر ارزش ديگري است . بسياري از فعالان دانشجويي از اقدام علي افشاري تبري جستند و ان را تصميمي شخصي دانستند . همان گونه كه تصميم پسر محسن رضايي به خودش مربوط بوده است !
والسلام من اتبع الهدي
جناب پاك ديده :
اتهام هاي شما را بر مي شمارم :1) من را بازيچه اين و آن خطاب قرار داديد ، در حالي كه من نه عضو گروهي هستم نه سمپاد شخص حقيقي و يا حقوقي خاصي! من تنها در وبلاگم عقايدم و نگاهم را مي نويسم ، اينكه نوع نگاه من به فرد يا افرادي نزديك است دليل بر بازيچه بودن نيست . اتفاقا فكر مي كنم ، اين حكومت ، احساسات ديني و مذهبي مردم را بازيچه خود قرار داده و از ان براي پيشبرد مقاصد خود كمال استفاده را مي برد و افرادي هم به دنبال آنها!!
همان طور كه قبلا گفتم خطوط قرمز من انسان و كرامت آن ، آزادي و عدالت است و البته منافع كشورم .من براي استقرار دموكراسي و عدالت در جامعه ايران مبارزه مي كنم . براي جامعه اي كه كسي به خاطر عقيده اش در زندان نباشد. براي جامعه اي كه زندانهاي آن پر از احمد باطبي نباشد . براي جامعه اي كه 13 ميليون آدم زير خط فقر نداشته باشد . براي جامعه اي كه شاخص فساد گريزي مسئولين آن مثل الان در رتبه 106 نباشد ! شهرام هاي جزايري راست راست در خيابان راه نروند و پروانه فروهر ها و مختاري ها به دست سلاخان !
شما چرا آپ نمي كنيد ؟
من آپ كردم و نوشته ام نامه اي را .. در مورد جسارت به ساحت مقدس پيامبرمان در آزمون ضمن خدمت آموزش و پرورش ..شاد باشيد
يادم رفت بگم . با اجازه تون من وبلاگ شما رو لينك مي كنم .
سلام ؛
خيلي كم پيدا شدين أ؟
در حرف شانزدهم خبري از شما نشد؟
بسمه تعالي
سلام عليكم
يكي از دوستان گروهي را ايجاد كردند به نام حسينيه اينترنتي كه در آن بحثهاي مختلف در ارتباط با وبلاگ نويسي ديني مطرح ميشود . شما هم تشريف بياوريد براي مشاركت در مباحث . به اين آدرس http://www.parsiblog.com/yar/Discus.aspx
يا علي و در پناه علي
حيف اونها که رفتن...
راستي... شما خيلي به من لطف دارين.همين که وبلاگ من رو يک ساله مي خونين... اخه من همش 5 ماهه مي نويسم... ولي در هر حال ممنون.
راجع به سوالاتتون. من يک انسانم... مثل همه... هر روزم با روز ديگرم فرق مي کنه. يک روز عاشق و يک روز متنفر!... هر روز هر جور که باشم... نوشته هام همون رنگ و بو رو ميده!همين!
آقا پويا سلام
نظرات دوستان را خواندم جاي بسي تاسف است كه اينگونه مي انديشند.
سوالي دارم:در مورد قسمت پاسخ مديريت وبلاگ برايم بگوييد كه چگونه از طريقش مي توانم جواب دوستان را بدهم؟
با تشكر يا علي
آدرس وبلاگ پارسي بلاگم را برايتان مي فرستم. اميدوارم در اينجا هم ما را فراموش نكنيد.
سلام پويا
حرفت درست ولي كلاهت را قاضي كن. اگه زمان خاتمي بود به همين اقدامات كوچك فناعت مي كردند؟ آيا تظاهرات عظيم برگزار نميشد. آيا تو تريبونهاي نماز جمعه خون خاتمي را حلال نمي دانستند؟
من هم نگفتم بحث استخدام در كار بوده. آخه من تا چند وقت ديگه آزمون استخدامي دارم. داشتم سنگ خودم را به سينه مي زدم. آخه تو آزمون استخدامي هي از نجاسات و ... مي پرسند. سوال من اينه چرا يك مهندس كامپيوتر بايد از نجاسات سر دربياره. چرا تخصص ملاك نيست. همش پاچه خاري
ناراحت شدي؟؟؟؟
چيزي نگفتم كه!
ببخشيد خوب
