• وبلاگ : پاك ديده
  • يادداشت : شهدا شرمنده‌ايم!
  • نظرات : 7 خصوصي ، 37 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    پدر جان خيلي سخت بود، روز وداع در آن شب بياد ماندني، بعد از غسل، آن هنگام که سر بر روي سينه ات گذاشتم با تو نجوا ميکردم، نا خود آگاه بياد فرزندان سيد الشهدا افتادم و بر خودم نهيب زدم که پدر تو سر بر بدن دارد اما زماني که فرزندان امام حسين بر سر پيکر پدر مطهرشان آمدند چگونه از لبهاي بريده پدر را باز شناختند؟.... دختر شهيد امير صياد شيرازي-معرفت رو ميبينيم، اين تازه دختر شهيده...