آي گفتي....... دلم براي اون دوران خيلي تنگ شده از دوران دانشگاه هم خيلي بدم مياد مخصوصا با تصادفي كه در اردو برامون اتفاق افتاد الان ديگه حالم بهم مي خوره در نبود همكلاسي هام وارد دانشگاه مي شم....
با سلام
جلسه نقد هفته آينده ، يک شنبه اول مهر ماه : بدليل مصادف شدن با هفته دفاع مقدس نقد داستان به مادر چي بگم! از سري مجموعه داستان هاي قرارمون ساعت عشق ? به قلم استاد ابـوالفضل درخشنده ، نويسنده وبلاگ تخريبچــي دوران با حضور شخصيت هاي اصلي داستان مي باشد
مكان و زمان برگزاري جلسات :خيابان يوسف آباد - فرهنگ سراي دانشجو - سراي كتاب - ساعت 5 عصر روزهاي يكشنبه هر هفته
http://abolfazl2321.persianblog.ir
نامهتون به آقاي نادي خيلي جالب بود...
سلام. اطاعت امر!
سلام خاطرات جالبي بود
چه خوب ميشد توضيح بيشتري مي داديد
به ما هم سر بزنيد
سلام،
نماز و روزه ها قبول ...
جالب تر از همه خاطرات برام اينه كه چه خوب يادتونه ...
از تك تك سال ها ... همه ي اسامي ...
سلام
سر جمع يه خورده خودت رو تحويل مي گرفتي توي خاطراتت(!)
درسته خاطرات خودته و هر جور مي خواي مي توني توش سير كني اما يه خورده به اون سوتي هاي مدرست هم فكر مي كردي و مي اوردي توي وبلاگ.
راستي خوب شد نمي دونستي چه خاطره اي رو بگي و از كجا شروع كني وگرنه مي شد مثنوي هفتاد من كاغذ.
*خودمونيم ها هم قشنگ نوشتي هم پر معني.
*دم كيبوردت گرم.
*شاد باشي.
من به اين جشن دعوت نشدم
اما خوشم اومد منم بنويسم
پس يه سري هم به من بزنيد
با حسرت خنديدم
ياد لحظه هاي تلخ و شيرينش كه همه شيرين بود به خير
چقدر دلم مي خواست هنوز دانش آموز بودم
راست مي گيد هيچ دانشگاهي صفاي دوارن مدرسه رونداره
يا حق
مي گم خيلي زود سياسي شده اي ها
سوم راهنمايي زود نيست اونم تصميمي به اين بزرگي
ممنون
بااحترام
سلامي دوباره .اينكه گفتم زود به اين دليل بود كه از من تازه ديروز دعوت شده .منهم فكر كردم كه حتما طرحشون از ديروز آغاز شده .من باب اون گفتم چه زود ،ماشالله .ولي خب شايد من دير خبردار شدم .
از گفتن نتيجه سوءاخلاقي هم اينكه اولا مزاح وار گفتم چون درين حد رو تاحالا حتي نديدم ،تعجب انگيز بود خيلييييييي
ولي نه ،ربطي به بچه مثبت بودن نداره اين رو بايد گفت كه شايد از قافله عقب مونده هام .چون اگه قرار شد هم اون زمان شري نكنيم ومودب فقط درس بخونيم هم اقتضاي الان ايجابمون كنه كه شر نباشيم .پس ميشه عقب موندن.
مويد باشيد
فوق العاده بود.ولي...
دپرسم كردي.كاش ميگشتي دوتا خاطره خوش دانشجويي هم پيدا ميكردي و مينوشتي.واسه دلخوشي صفريا .
اصلا دانشجوها مگه چشونه كه صاف نيستن؟؟همون بچه مدرسه اي ها هستن فقط يه خورده بزرگ شدن.مگه نه؟
البته بعضي هاشون يه كم بد بزرگ شدن...
سلام خيلي قشنگ بود اشك مارو در اورديدا!
اي كاش ...
سلام عليكم .طاعات قبول .چه زود اقدام كرديد به خاطره نوشتن .ماشاءالله .
ولي با نتيجه سوء اخلاقي خاطره هاتون مي خوايد چيكار كنيد ؟
كاش مثبتاشم مينوشتيد
يازهرا
سلام.حلول ماه مبارك رمضان بر شما مبارك.
هرروز درباره علوم قرآن در خدمت شما هستم.
تشريف بياوريد ممنون
راستي وبلاگ من را هم لينگ كنيد