• وبلاگ : پاك ديده
  • يادداشت : کاش دوباره مدرسه‌اي مي‌شدم!
  • نظرات : 5 خصوصي ، 22 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     

    سلام. درگير شديم با صداوسيما ... ان‌شالله بعدش خدمت خواهيم رسيد. اول مهر ان‌شالله لباس نو خواهم پوشيد و به كلاس اول خواهم رفت. ان‌شالله. باورت مي‌شه؟ كلاس اول
    هيچ كدوم از شكلك‏ها قشنگتر از گل سرخ براي تو نيست. تقديم تو هزارن لبخند گلسرخ.<

    سلام. دستت درد نكنه كه منُ هم بين آدما ديدي و دعوت كردي.

    مي‏خواستم بگم كاش چند تا از اين خاطرات رُ با تفصيل نوشته بودي اما فكر مي‏كنم اين‏جوري زيباتر بودن.

    خيلي خوب مي‏شه اگه بتونيم بازم دست‏كم چند روز بريم مدرسه. اما يه راه‏حل هم داره. من تجربه‏شُ دارم.

    لذتِ بودن با بچه مدرسه‏اي‏ها به نظرم بتونه يه خورده از حسرت اون روزا رُ كم كنه. من كه اين‏جوري‏ام.

    باز هم ممنون كه دعوت كردي. مي‏نويسم حتما. البته امروز نوبت يه يادداشت درباره صداوسيماست. اما حتما تا پس فردا صبح دعوت شما رُ اجابت مي‏كنم.

    ارادت داريم شَديد.

    پاسخ

    سلام تو که آدم نيستي! تو فرشته اي! زيباييش برام مهم نبود چون از نظر من همه اون لحظات زيبايند فقط مساله اينجا بود که خودت هم مي دوني اگه مي خواستم مفصل بنويسم اونقدر طولاني ميشد که کسي رغبت خوندنش را نمي کرد.

    جالب بود از هر سالي يه نكته حداقل يادتون هست!

    من كه هيچچي يادم نمياد ..

    احتمالا يه كلافه ي عروقي مادر زادي زير استروپتوكوكم!مادر زاد شده!!

    التماس دعا

    پاسخ

    سلام. ممنونم از شما. شمام فكر كني يادت مياد. اون دوران اصلا فراموش شدني نيست.
    سلام. خاطره نويسي هم چروي از دنياي وبلاگ نويسيه ولي مراقب باشيم كه وبلاگمون به دفتر خاطره تبديل نشه ... زمان مي گذره و دوباره تكرار نمي شه يه روز هم حسرت روزهاي دانشگاه را مي خوريد .
    پاسخ

    سلام. با حرفتون کاملا موافقم. نمي خواستم اينجور بشه.اما پيش اومده ديگه و کاريش نميشه کرد. امامطمئنم حسرت اين دانشگاه و روزهايش را نخواهم خورد! ممنون
    سلام پويا
    12 سال خاطره را در يك صفحه جا دادي ؟.....
    براي همينه كه من عاشق بچه هام چون پاك و با صداقت اند .
    هر فصلي از زندگي زيبايي خاص خودش را داره فقط كافيه زيبايي اونو درك كنيم .
    بعد از دانشگاه سربازي ، بعدش ، از بعــــــدش بگو ؛ بادا بادا مبارك باداااااااااا
    بعد به قول داداش كلبه اون پدر صلواتي ها و....
    خلاصه هر فصلي رنگ و بوي خودش را داره ؛ در هر لحظه اش ‏نفس بكش و همه ي زيبايي هاشو حس كن.
    راستي پست قبليت را خوندم كي روي اعصابت راه ميره تا خدمتش برسم ؟
    موفق باشي و زندگي ات سراسر خاطره ي خوش باشه
    پاسخ

    سلام اين فقط اشاره اي بود. خودت ميدوني اگه بخوام بنويسم ميشه يه طومار! باور کن من اينجور آدمي نيستم که حسرت گذشته ها رو بخورم. اما بعضي وقت ها زندگي اونقدربر انسان سخت ميگيره که آدم آرزو مي کنه کاش بزرگ نميشد. و چه آرزوي بي خود و دست نيافتني!ممنونم ازت.

    سلام

    طاعات قبول

    چه خاطراتي !! خصوصا اون خط كش 50 سانتي

    ولي چرا دانشگاه رو دوست نداري. به نظر من تو كه خودت خوبي هر جاي ديگه هم بري مي توني ادمهاي اونجا رو هم خوب كني

    اميدوارم حالا حالا ها به تحصيل مشغول باشي

    البته نه تو همين مقطع

    مقاطع بالاتر

    التماس دعا

    موفق و برقرار باشيد

    پاسخ

    سلام اتفاقا من هم از اون خطکش چوب خوردم. چون مبصر کلاس هر هفته عوض ميشد. همون ناصر (که گفتم از خنده غش کرديم) يه روز بي دليل اسم منو داد به اقا معلم و اونم چندتا خط کش زد کف دست ما. اما خوبيش اين بود که شکست. از بس موسي شيطون بود و از بس محکم زد! دانشگاه خوبيش به همينه که آدم مي فهمه بعضي وقتا هم بايد بدجنس بود. مي فهمه با همه نميشه با صداقت و خوبي برخورد کرد. مي فهمه که بعضيا را بايد مثل خودشون رفتار کرد. هر چند من هنوزم مثل خودمم !

    هوالحق

    سلام عليكم

    اي ول! اي ول! ميدونستم اندشو مي نويسين!

    خيلي خوب بود! چه كارا! ...با جزئيات نوشتين و كامل و جامع... معلماتون نت نيان يه وقت! به خصوص ممد سيبيل! ... ماها برا معلمامون اسم گذاشتيم ولي هيچ جا رو نمكرديم هر چند مامان يكي از رفقا رف كف دست معاونمون گذاش كه بچه ها صدات مي كنن زلي جون! زليخا بود اسمش...

    خيلي عالي بود... دوستاتون اگه ننوشتن تيربارونشون كنين!.... خداييش دانشگاه كجاش ميشه مدرسه و عشق و حالش؟...

    اون دوچرخه هم خيلي باحال بود!!!

    تشكر!

    پاسخ

    سلام ممنون. شما لطف داري. اندشم خودتي!!! راستش خيلي خودمو کنترل کردم که زياد نشه. خواستم چندتاشو گلچين کنم و بنويسم اما نتونستم از توش جدا کنم. باورتون ميشه؟ لحظه لحظه اون دوران برام خاطره است. ممنون که باعث ياد آوريش شدي.منون.
     <      1   2