پرواز تا بينهايت را بايد فارغ از نگاه اين و نظر آن انجام داد.
نميدونم چهجوري كامنت بنويسم.
شايد حتا كامنت نوشتنم براي همون چيزايي باشه كه گفتي؛ همون چيزا دقيقا. البته نميدونم. شايد هم اينجوري نباشه.
ميبيني؟ حتا من كه ممكنه يكي از مخاطبهاي اين يادداشت تو باشم، دقيقا نميدونم دارم چهكار ميكنم و چه واكنشي نسبت به حرفا و احساسات و رفتارهاي تو نشون ميدم.
حق داري فكر كني همه دارن با اختيار و شايد به عمد اون كارهايي كه گفتي رو انجام ميدن؛ اما دستكم من درباره خودم مطمئنم كه اين تلقي درستي نيست.
آدمها اينقدر كه اينجا نوشتي دورو نيستن. دستكم دوروييهاشون رو اينقدر مخفي نميكنن كه نشه به اين راحتي فهميد.
من رو ميبيني؟ من حتا نميدونستم چي ميخواستم بنويسم و الان هم نميدونم توي اين چند خط چي رو ثابت كردهم. تنها چيزي كه ميدونم اينه كه رنگ اين چند خط رنگ جالبيه، اندازهش هم 2ـه و يه جوري هم دارم مينويسم كه بتوني حس دوست داشتني كه توي وجودم نسبت به تو موج ميزنه رو بفهمي.نميدونم. شايد اين حرفام هم مشمول يادداشت تو بشه. در هر صورت به نظر من داري بد نگاه ميكني.
همين.