بسم رب الشهدا
سلام
اتفاقاتي كه توزندگي برامون پيش مياد همگي بي شك يه خير و مصلحتي داشتن اين قضيه هم همينطور حتما مصلحتي بوده كه سرانجام به اينجا كشيده شد ....هميشه بزرگتراي ما ميگن تاقسمت چي باشه دوست شما هم همينطور تاقسمتش چي باشه (ان شاالله كه خيره)
مطالبتونجالب بودن...موفق باشيد.
به نظر من دوست شما تو اين مدت براحتي ميتونسته خيال طرف مقابلشو راحت كنه كه منتظرش بمونه و مرتكب گناه هم نشه
سلام:
خوب كاريه كه شده و راهي هم نداره .بايد تاوانه دير جنبيدنو بده. اون دخترم شايد اينو دوست داشته و وقتي نااميد شده از اين....
بايد فراموش كنه ...كه بعيد ميدونم يادش تا ابد از دلش پاك بشه.فقط ميتونه با اين مطلب كه حتما مصلحتي بوده ، دلش و تسكين بده.
و و و و و و و البته عبرتي برا سايرين كه دير نجنبن .
( حالا همه جوگير نشن ، صبح پاشن برن دانشگاه خواستگاري؟؟؟؟؟).
من هم مثل اين همه آدمي كه گفتهن ربطي به مذهب و اين چيزا نداره، ميگم چرا اين دوست قاشق شما جلوي خانوادهش رو گرفته ديگه؟
عجب بساطيه ها!
بابا جان اگه من عاشق باشم، اگه هم نخام راست راست توي چشم طرف نگاه كنم و بگم ميخامت حداقل يه قرايني به اون حضرت اشرف نشون ميدم. نه اينكه ...
اي بابا! تموم شده ديگه. دوست محترمتون رو تشويق كنيد كه عاشق يه نفر ديگه بشه! اما انتظار نداشته باشه شتر خوشبختي توي يه روز صبح پاييزي يهويي بياد جلوي خونهش و بقيه ماجرا.
اوكي؟
هوالحق
يادم نيست دقيقا همه حرفاتون...الان خوندما...
بابت مشورت آفرين به شما...خوب كاري كردين...
بابت رفيق شما...اصلا يه چيزي! اين آقا هدفش از ازدواج قرار بود چي باشه؟ مگه نه اينكه هدف ما رضايت خداست؟ رسيدن به قرب الهي و...
مگه نه اينكه دارن دستورات همون خدا رو اجرا مي كنن؟ نمدونم چه جوري بگم! ولي دو دوتا چهارتاش ميشه ... ميشه اينكه... هرچي خدا بخواد... مثلا يه جورايي فك كنين رفيقتون يا نه...يه بچه مذهبي بره دستور الهي رو زير پا بذاره خب؟ بعد ازدواجش با هدف رسيدن به رضاي الهي باشه... پيچ پيچي شد! من قاط زدم...فقط آخرش اينكه هم ايشون هم اوشون هايي كه خصوصي فرمودين اگه ايمان دارن به دستورات خداي خودشون...همه جوره بايد پاش واستن... من حرفم همينه....البته احيانا اينايي كه من گفتم با همين جملات رو يكي به رفيقتون تحويل بده...ايشون جرش ميدن طرف رو! بهتره من ديگه نظر ندم!!!
اينكه فرمودين من چندتا مطلب با هم مي نويسم ..متاسفانه مشكل منه! خواهشا عفو بفرمايين...
در مورد كانون وبلاگ نويسان...من آدرس ميدم شما ببينيد اگه سوال داشتين در خدمتم... http://rbc.najva.ir/
راستي اون زير زيرا يكي كامنت گذاشته نوشته -عجب-... سيب خوشبو...لو نداده ولي يكي از مديراي همين كانون وبلاگ نويسانه!!!
دوستتون هم بيارين كانون سه روزه از افسردگي بيرون مياريمش كه هيچ ! خودش ميشه بمب خنده!!!!
التماس دعا
ياحق
سلام عليكم..عرض شود كه..
سلام آخر مجاهد در لحظه انتخاب خلاصه مي شود..بازي وبلاگ نويسي من هم به آخر رسيد. همين..حلال كنيد و دعا..يازهرا(س)./
جدا از همه ي حرف هاي زده شده
من خودم به شخصه از وقتي مطلب رو خوندم براي اين دوست و همه ي جوانان خيلي دعا كردم
شما ها هم دعا كنيد براي همه
التماس دعا.
اشتباه نكنيد دوست عزيز. اين ماجرا چه ربطي به قوانين ديني دارد؟! خوب مگه دين جلوي اين آقا رو گرفته بوده كه روز اول يا روزهاي اول علاقه شو به اون دختر خانم ابراز كنه ؟! در حقيقت اين دوست شما دچار خجالت و شرم بي دليل بوده . حتي اگر به اين خانوم علاقه داشته و نمي تونسته به ايشون ابراز كنه چرا جلوي خانواده ااش را گرفته كه مسئله را پيگيري كنند؟ اين كه از لحاظ ديني هيچ اشكالي نداشت . پس بي زحمت هر چيزي را به دين نسبت ندهيد. به اين دوستتان بگوييد اشكال از خودش بوده كه هم خجالتي بوده و هم اينكه مانع اقدام خانواده اش شده است . همين و بس .ايام به كام
به نام خدا
البته من نمي دانم چه بگويم بگويم طفلك خجالتي بوده كه دست به كار شرعي خواستگاري نزده خوب افراد خجالتي اصولا از گفتن به والدين بايد بيشتر خجالت بكشند
بگويم .........
اصلا خودتان بهتر فرموديد بعضي ها مي خواهند از اين ور بام نيفتند آنقدر عقب مي روند كه از آن طرف كله پا مي شوند اگر من به جاي او بودم روزي صد بار مي گفتم خودم كردم كه لعنت بر خودم باد تازه من فكر مي كنم كار كنوني او غير شرعي تر بوده آقا اگر از شكل و قيافه اش خوشت آمده كه هوسي بيش نيست تركش كن! اما اگر رفتار و كردارش تو را هوايي كرده برو ببين به تو مي خوره يا نه مي تونيد با هم زندگي كنيد يا نه اگر جواب مثبت بود برو خواستگاري نخواستي خودت هم پا پيش نگذاشتي اشكال نداره شايد هم بهتر باشه يك دوست يا اقوام و... را پيش بفرست حداقل اگر جواب او هم مثبت بود ديگر كار تمام شده ولي اينجوري كه 4 سال به فكر يك بنده خدا باشي نقشه ها بكشي و ... خوب اگر با شرع هم ناسازگار نباشه از نظر علم روانشناسي يعني احتمال يك ضربه ي روحي خفن مثل اين شايد ديگر نتواند ازدواج كند البته اميدوارم بهتر از او نصيبش شود ولي فكر نكرده اين تغيير حالت دادن ها موقع ديدن او در اين مدت مي توانست چه حرف هايي را پشت سر دختر مردم به وجود بياورد؟ خوب الحمدالله كه اينجوري نشد
يا علي
سلام داداشفعلا اونقدر از صبح با اين و اون سر و کله زدم که حس نوشتن رو ندارم... .باشه... بااااشه... چرا مي زني؟ آره قبول... خستگي هامو آوردم تو وبلاگت...ببين حرف من نه ها! حرف اسلامه، کي گفته آدم روي هوا به دختر مردم دل ببنده، درسته گفتن عشق و اينا... اما آدم مگه به چيزي که نه به باره نه به داره دل مي بنده؟پدر و مادر دوستت به هر دليل صلاح رو در اين ديدن، پدر و مادر دختر هم صلاح رو در اون ديدنبعدش هم از قسمت که نمي شه فرار کرد. مي شه؟ضمن اينکه شما از هر عالم اخلاقي سئوال کني بهت جواب مي ده که به خاطر خدا و احترام و پدر مادر از اين مورد بگذر، خدا خودش بهترش رو نصيبت مي کنه. ضمنا يادت باشه بهتر بودن توي قاموس خدا نه قاموس ما بنده هافعلا همين و يا علي
من با اينكه خودم وبلاگ ندارم ولي هميشه وبلاگ شما يكي از وبلاگ هايي كه به خوندنش معتاد شده ام. اين همه مطالب كه واقعا فكر آدم را درگير مي كنه از يه مهندس صنايع دور از انتظاره!!! فكر كنم شما بايد يا علوم سياسي مي خونديد يا ادبيات! اين عكس هايي هم كه براي هر پست استفاده مي كنيد واقعا جالبه. يعني عكس هاتون ست خود نوشته هاست. مخصوصا اين عكس كه همه چيز توش هست. دختر چادري و محجبه! پسر مذهبي! انگشتر توي دست پسره! اينكه قيافه خانمه پيدا نيس! اينكه پشت سرشون سرابه يا بهتر بگم كويره ! خلاصه اتم اكمله چون خودم يه ذره عكاسي خونده ام و فكر مي كنم شما هم چيزايي از اون سر در بياريد.
در مورد اين مطلب:
ببينيد نظر من فرق مي كنه. اگه اين اتفاق براي يه دختر مي افتاد چي؟ من سراغ دارم دختران زيادي كه به همين درد مبتلايند اما شرايط نميزاره برند جلو. خوب مگه اونا چه گناهي كرده اند؟ بهتره دوستانتون كه كامنت مي زارند و هم خودتون به اين زاويه ديد هم نگاه كنند.