در جای جای مکان های مقدسی که پا گذاشتم فقط همین یادگاری از حاج آقا ضابط(رحمه الله علیه) ورد زبونم بود:
آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شود که گوشه چشمی به ما کنند؟
پ.ن1:شب آخر ساله. پس ابتدا فرا رسیدن سال نو را به همه دوستان تبریک میگم و امیدوارم همیشه دلاتون شاد باشه و دیده هاتون پاک.
به احتمال بسیار زیاد این پست ویرایش خواهد شد. فقط الآن می خواستم بگم من رسیدم خونه و برای رو کم کنی بعضیا !!! زودتر از اونا آپ کنم. بعدشم گفتم شاید بعدا یه مسابقه ای چیزی گذاشتند برای اونایی که زودتر آپ کردند و یه جایزه ای هم از این راه نصیبمون شد!
پ.ن2: خیلی بهم خوش گذشت. حالا بعدا می گم چی شد و چرا. اما به من که خیلی خوش گذشت. اصلا فکرش را هم نمی کردم با یه سری آدم با حال تر از خودم روبرو بشم!
پ.ن3: دوستان زیادی پیدا کردم که هر کدومشون برام عزیزند. از همشون ممنونم که این جوری ما را شرمنده خودشون کردند.
پ.ن4:یه گروه درست کردم به نام «از بلاگ تا پلاک. از نگاه خودت بگو » چه اردو اومدین چه نیومدین به این « آدرس » بیاین و یه چیزی بگین.حتی یه جمله.
پ.ن5: بابا این مدیر پارسی بلاگ دیگه کیه؟! خیلی اهل حاله. من به علت فعالیت هام کم با مهندس و دکتر سر و کار ندارم. اما این دیگه خیلی با بقیه فرق داره. اصلا اهل اینکه خودشو بگیره و کلاس بزاره و این حرفا نیست. خیلی خاکی و بی ریا. مهندس خیلی چاکریم!
(احتمالا اگر در آینده نزدیک پاک دیده شد وبلاگ برگزیده، اصلا ربطی به این پی نوشت نداره ها !)