توسط دوست عزیزم مهدی به این بازی جدید که حامد شروع کرده دعوت شدم. شروعش کار خیلی قشنگی بودو خدا را شکر، تا الان هم به طرز امیدوار کنندهای ادامه یافته است. تقریبا همه وبلاگهایی که در این زمینه نوشته بودند را مطالعه کردم، اما به نظرم فقط عده معدودی فهمیدهاند که چه باید بگویند! عدهای هم با چنان لحن پدر سالارانهای نوشته اند که هرکس توصیههایشان را بخواند تصور میکند یحتمل ایشان وبلاگر از شکم مادر زاده شدهاند! (کسی به خود نگیرد. مطالعه کنید خودتان می فهمید!)
من هم بنا به اجابت دعوت مهدی عزیز، در این چند روزه، همه نکاتی که در این زمینه به ذهنم میرسید را جمع و جور کردم اما الآن که نگاه میکنم، میبینم اگر بخواهم همه آنها را بگویم، مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد! از طرفی هم عادت ندارم کسی را نصیحت یا توصیه کنم؛ به همین خاطر ابتدا تصمیم گرفتم با ضمیر اول شخص مفرد صحبت کنم! یعنی بگویم:« من این کارها را میکنم!» اما وقتی دقت کردم دیدم این نوع نوشتار هم زیاد با چارچوبی که حامد برای این حرکت طراحی کرده، همخوانی ندارد. خلاصه اینکه تصمیم گرفتم هراز چندگاهی یک پست را به این موضوع اختصاص بدهم و مفصلا در مورد دیدگاههایم در این زمینه صحبت کنم.
واما برای خالی نبودن عریضه فقط یک نکته عرض میکنم. در این مدت نسبتا طویل که وقتم را در دنیای بی سر و ته وبلاگستان میگذرانم مهمترین نکتهای که دریافتم این بود که: «وبلاگ آئینه تمام نمای افکار، عقاید و آرزوهای نویسنده است.» پس خودتان باشید. لازم نیست از سیر تا پیاز زندگیتان را در وبلاگتان تعریف کنید تا مردم بدانند شما چقدر خوبید! اگر خودتان بنویسید (همان خود اصلی) تک تک جملات شما تعریفی است که هر روز ابعاد تازهتری از وجود شما را برای خوانندگانتان روشن میکند.(قبلا در مورد هویت چیزهایی در اینجا گفتهام)
اولین فایده این نوع نگاه این است که باعث شده الآن در وبلاگستان دوستانی داشته باشم که برای آگاهی از حال و روز واقعی آنها فقط کافی است پست امروزشان را بخوانم. آن پست هم لزوما دل نوشتهای از احوالات نگارنده نیست بلکه همان نوع نگارش، زاویه دید به مسائل و انتخاب موضوع، خود مهمترین پارامترهایی است که مرا به حال و روز واقعی او واقف میکند. فایده اعلی تر این نوع نگاه به وبلاگنویسی آن است که زمانی فرا میرسد که وبلاگنویس، نه برای ابراز وجود! بلکه برای آگاهی از حال و روز خودش مینویسد و خود را در بازتاب نظرات خوانندگان پیدا میکند.
به قول شاعر گفتنی:
پ.ن: به دلیل رعایت نکردن اصول کلی این بازی، کسی را هم دعوت نمیکنم!