امیر قطر دیروز با همکاری مقامات مصری دیداری از غزه داشته و 400میلیون دلار هم کمک کرده به حماس.
تا عنوان خبر«کمک 400میلیون دلاری امیر قطر به حماس» را دیدم قبل از خواندن متن خبر به خودم گفتم: «30 سال ما بزرگشون کردیم و پول دادیم و حمایت کردیم، حالا پدرخواندهها یکی یکی دارند اینها را از ما جدا میکنند.»
واقعا چه خبره؟ مگه غزه محاصره نیست؟ مگه همین چند روز پیش رژیم صهیونیستی یک کشتی فنلاندی که داشت کمک های انسان دوستانه را میبرد به غزه را توقیف نکرد؟ پس چطور میشه امیر قطر به راحتی میره اونجا و 400میلیون دلار میزاره کف دست حماس و خبر از ساخت بیمارستان و شهرک مسکونی میده؟ بعد هم جناب اسماعیل هنیه به تعریف و تمجید ویژه از امیر قطر و مرسی میپردازه و میگه قطعا وقتی حکومت مستقل فلسطینی (احتمالا در کنار اسرائیل!) تشکیل شود مدل حکومتی ما در آینده شبیه اخوان المسلمین خواهد بود!
خوب؟ این یعنی چه؟ آیا این به باد رفتن 30سال زحمت نیست؟
آیا جز این است که دستهایی در کار است که پدرخواندههایی برای جریانات ضد استعماری در منطقه تعریف شود و کم کم مسیر این جریانات عوض شود؟ آیا جز این است که سیاست خارجی ما در چند سال اخیر به قدری بد عمل کرده که فرسنگها باآنچه مد نظر امام راحل و مقام معظم رهبری بود فاصله پیدا کردهایم؟ آیا جز این است که مدل حکومتی ترکیه و مصر به عنوان بهترین مدل حکومت در کشورهای اسلامی در حال بسط و توسعه در بین ملل منطقه است و مدل حکومت اسلامی ما به واسطه مشکلات داخلی و سیاست شکست خوردهءخارجیمان زیر تیغ تبلیغات مخرّب بوقهای رسانهای به عنوان مدلی ناکارآمد معرفی میشود؟
مثلا قرار بود ما امالقرای جهان اسلام باشیم!
پ.ن: جالب اینجاست که هیچ سایتی هم این قضیه را تحلیل نکرده! همه سرشون گرمه به نامههای رئسای قوا به همدیگه و اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری و تلاشها برای آزادسازی پسر آقای هاشمی!