سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خستهام!
خسته
ام! از این همه تکرار. از این همه مرارت.
خسته
ام! از معنویتهای از دست رفته. از دوستی
های گمشده.
خسته
ام! از این همه دروغ. از این همه ریا.
خسته
ام! از این همه غفلت. از این همه ملامت.
خسته
ام! از این همه افسوس. از این همه حسرت.
خسته‏ام! از تلخی ایام جوانی. از خار علایق گرداب زندگانی!
خسته
ام! از این همه انتظار. از این همه دلتنگی.
خسته
ام! از این آشنایان بیگانه. از این دوستان نا محرم.
خسته
ام! از این دل غمناک. از این دیده نمناک.
خسته
ام! از تلخی خواب زندگی. از دوری شوق بندگی.
خسته
ام! از کتابهای نخواندهام. از کارهای نکرده
ام.
خسته
ام! از این همه جلسه بی فایده. از این همه کلاس
های مسخره.
خسته
ام! از این همه وبگردی و ولگردی. از این همه فراغت خواب آلود.
خسته
ام! از کامپیوتر خرابم. از اینترنت کم سرعتم.
خسته
ام! از این همه بی سوژگی!

 

خسته‌ام

پ.ن: دلم هوای چهچه آواز درویشان زیر پل خواجو را کرده است!


نوشته شده در  سه شنبه 86/5/23ساعت  1:34 صبح  توسط پویا پرتو 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
حسرت
جفای دوستان
نگفتم؟
اگه بخواند،میتونن
اگه قتل بود...
قِلاق سیا و روبا
اشک میریزد دلم
آن روزها رفتند
چرابرف نمیاد؟!
شنا بلدی؟
مراد
دزد
مواظب باشید
ایام عشق
انکار بی فایده است
[همه عناوین(147)][عناوین آرشیوشده]