سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تابستون خوبیش به اینه که روزها که آقای پدر نیست، ماشین دراختیار منه و هر جا بخوام برم با ماشین می‌رم؛(تازه اونم به صورت تک سرنشین!). به خاطر همین از وقتی دانشگاه تعطیل شده بود دیگه سوار اتوبوس نشده بودم، تا حدود دو هفته پیش که آقای پدر ماشین را برده بودند و مجبور شدم با اتوبوس برم!
وقتی رفتم بلیط بخرم طبق معمول 200 تومان دادم به آقای بلیط فروش و گفتم: همشو بلیط بده. اما دیدم آقای بلیط فروش 2 تا بلیط کمتر از همیشه داد و به جاش 2 تا شکلات گذاشت کف دست من! گفتم آقا! خوب بلیط بده، چرا شکلات می دی؟! گفت: یه نگاه به بلیط‌هات بنداز! بلیط گرون شده. شکلات هم نمی‌خوای 10 تومان دیگه بده تا یه بلیط بهت بدم، من پول خرد ندارم! یه نگاه کردیم و دیدیم بـــله! از آنجایی که بنزین سهمیه بندی شده و قراره از محل صرفه‌جویی بنزین حمل و نقل عمومی گسترش پیدا کنه، بلیط اتوبوس هم گرون شده تا مردم رغبت بیشتری پیدا کنند از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده کنند! هیچی نگفتیم و گذاشتیم به حساب تبصره 13. (همین تبصره با کلاسه!)
گذشـــت تا امروز که دوباره آقای پدر ضد حال زدند و صبح که با هزار امید و آرزو از خواب بلند شدیم، دیدیم ماشین نیست! این بار موقع خرید بلیط دیدیم که آقای بلیط فروش دو تا بلیط اضافی دادند! گفتم: آقا مثل اینکه اشتباه کردین! با عصبانیت گفت: نه دیگه.200 تومان دادی، میشه 8 تا بلیط.(بنده خدا فکر کرده بود میگم کم دادی!) به شوخی گفتم: میشه 6 تا به اضافه دو تا شکلات! تازه دوزاریش افتاد و خنده‌ای کرد و گفت: نه جونم! برو خوش باش. بلیط ارزون شده! اما بیا به مناسبت این اعیاد یه شکلات هم بردار! ما هم شکلات را برداشتیم و یه نگاه به بلیط‌ها کردیم و دیدیم بــله! دوباره قیمت بلیط برگشته سر جای اولش.
تو اتوبوس که نشسته بودم و اون شکلات را تو دهنم می‌چرخوندم همش با خودم فکر می‌کردم این نوسانات قیمت‌ها که میگن همینه‌ها!

 

بلیط‌های اصفهان ! 

پ.ن: این مطلب هم خیلی پی‌نوشت داشت. اما بی‌خیالش شدم. گفتم حالا دوباره همه گیر میدن که چرا تو از هر اتفاق کوچکی برداشت سیاسی می‌کنی! اما جدا ببینید. این یه نمونه کوچکش بود. دیگه پروژه ها و برنامه‌های کلان مملکتی را بگیر و بـــــرو.( لطفا برو را به شیوه آقای کاووسی تلفظ کنید!)


نوشته شده در  سه شنبه 86/5/30ساعت  2:2 صبح  توسط پویا پرتو 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
حسرت
جفای دوستان
نگفتم؟
اگه بخواند،میتونن
اگه قتل بود...
قِلاق سیا و روبا
اشک میریزد دلم
آن روزها رفتند
چرابرف نمیاد؟!
شنا بلدی؟
مراد
دزد
مواظب باشید
ایام عشق
انکار بی فایده است
[همه عناوین(147)][عناوین آرشیوشده]