با نامرادی از همه کس زخم میخوریم...ای وای اگر سپهر رود بر مراد ما!
(صائب)
دزداومده.شب شهادت امام رضا!
حالاخسارتایی که بهمون زده به کنار،امانتی مردمم برده.اینه که ذهنمومشغول کرده.
مطمئنامسئولیتش متوجه کسیه که این سهل انگاریو کرده.اماسوال اینه که وقتی مسوولیتی به کسی میدی چراباید اینقدربه فکرنبوده باشه؟
3ژانویه 2014
وقتی عصبانی هستیدمواظب حرف زدنتان باشیدچون عصبانیت شما فروکش خواهد کردولی حرفهایتان یک جایی باقی می مانند برای همیشه…
خوشترازدوران عشق ایام نیست
بامداد عاشقان را شام نیست
مطربان رفتند و صوفی درسماع
عشق را آغاز هست،انجام نیست!
(سعدی)
دوستان لزومی نداره بخواهیم چشمهامون را ببندیم و واقعیتها را نبینیم.??
سالهاست که رفسنجانی با سخنانش و اقداماتش راهش را از انقلاب و امام و رهبری جدا کرده.
اینکه ما بخواهیم ایشون را هنوز در خط انقلاب نشون بدیم 2 علت میتونه داشته باشه:
1- یا ما ضد انقلاب هستیم و خوشحالیم که رفسنجانی هم افکارش تغییر کرده و مثل ما شده ولی چون اقتدار نظام اسلامی را میبینیم و میدونیم هرکس علنا با انقلاب مخالفت کرد به چه سرنوشت نکبت باری دچار شد، اصرار داریم که رفسنجانی را کماکان در مسیر انقلاب نشون بدیم تا در لفافه یار امام و رهبری و انقلابی و استوانه و ... به اقدامات و سخنانش ضد انقلاب ادامه بده و ما رو در هدفی که داریم یاری کنه.
2- یا ما واقعا دوستدار انقلاب هستیم. دوستدار امام و دوست دار یاران امام. ما دیدیم که این انقلاب با چه زحمتی به پیروزی رسید و رفسنجانی مثل سایر یاران امام در این راه چه هزینه هایی داد و چه خدماتی کرد. برای همین برامون قابل باور نیست که قبول کنیم این رفسنجانی همون رفسنجانیه. بخاطر همین انکار میکنیم. همش میگیم نه! مگه میشه؟?? رفسنجانی آن بود و آنچنان کرد و مدام میخواهیم ذهن خودمان و نیز دیگران را قانع کنیم که این رفسنجانی هنوز همان رفسنجانیست.??
1?در مورد اول مطمئن باشید که تا رهبری هستند اجازه نمیدهند این کلک و فریب ادامه پیدا کند. رهبری باهوش است و حواسش هست. درست است که سالهاست با عبارات مختلف نصیحتشان کرده و آنها را دعوت به بازگشت کرده و از حق خود بارها کوتاه امده و حریمشان را حفظ کرده و نگذاشته سابقه انقلابیشان لطمه ببیند اما اگر ببیند مدارا کردن وحریم نگه داشتن این افراد به اصل انقلاب و نظام ضربه میزند به یک اشاره کوچک مثل همین بیانات آبروی آنها را میبرد و طشت رسوائیشان را از بام انقلاب به زیر می افکند.
2?در مورد دوم ما باید چشمهایمان را باز کنیم. انکار ما چیزی را عوض نمیکند. رفسنجانی را به خط انقلاب بر نمی گرداند. اگر واقعا این انقلاب و مملکت را دوس داریم باید کمی واقع نگر شویم.
??تغییر موضع های این استوانه ء پیر را در طول این 30 سال به کررات دیده ایم. هر جا به نفع خودش و خانواده سلطنتیش باشه همونجا میچرخه . گویا اصلا نه به خدا اعتقاد داره نه به قیامت نه به امام نه به انقلاب و نه به هیچ چیز دیگر. و همین باعث شده این همه تناقض در رفتارهای ایشون پیش بیاد که ما هرچقدر هم بخواهیم ماست مالی کنیم نمی شود.
اصلا تغییر موضع در همین قضیه را ببینید.??
ایشون اول با قلدری مقابل آزمایش موشکی سپاه که اقتدار ما رو نشون میده موضع میگیره و با امریکایی ها هم نوا میشه. همین دیروز امریکا و فرانسه و آلمان نامه ای به شورای امنیت دادند و اقدام موشکی ایران را زیر سوال بردند و ومطمئنا این آخرین اقدام آنها نخواهد بود و تا خلع سلاح موشکی کشور ادامه خواهد داشت.خوب؟ چطور رفسنجانی انقلابی،رفسنجانی ایرانی، رفسنجانی روحانی، رفسنجانی یار امام می آید و چندین روز قبل تر از امریکایی ها مقابل اقتدار و توان دفاعی کشور خودش می ایستد؟!??
بعد با وجود انتقادهای دلسوزان مملکت مثل همیشه تخم مرغ شکسته را می اندازه وسط ،همه را به جون هم میندازه. اختلاف میندازه و می نشینه اون بالا نگاه میکنه و سکوت میکنه و ریشخند میزنه.??
بعد که رهبر موضع علنی میگیره موش میشه. میترسه. حتی جرات نداره بگه بله! من معتقد به این حرف هستم. حتی جسارت نداره وایسه رو حرفش و دل طرفداران جدیدش که با این حرفاش قند تو دلشون آب میشه را شاد نگه داره . سریع تغییر موضع میده. چون میدونه ایستادن علنی روبروی رهبری همان و پایان حیات سیاسی اش همان. پس سریع میگن اکانت توئیتر اصلا مال من نیس!!??
بعد میبینند عجب سوتی دادند و بارها این حساب توئیتری پیامهای مهم شون را مخابره کردند و حالا حالاها به این حساب احتیاج دارند.اصلا چطور شد یه اکانت سالهاست از جانب ما پیام میزنه و ما هیچی نگفتیم .حتی چند روز پیش هم که مقابل توان دفاعی و امنیتی کشور از جانب ما پیام زد ما هیچی نگفتیم حالا یهو فهمیدیم عه؟! این توئیتر مال ما نیست؟ ??پس باز تغییر موضع میدن و اصلاحیه میزنن رو اکانتی که ما خودشون نیس!??
تغییر مواضع ایشون را در سالیان سالهای انقلاب به وفور دیدیم. و دیدیم برای ایشون تنها خودش مهم است و عفت و مهدی و یاسر و محسن و فائزه و ایل و تبار. نه انقلاب مهم است و نه امام و نه رهبری و نه مردمی که انقلاب کردند و شهید دادند تا ما بشیم حاکمشون. مهم و محور ما هستیم و خاندان اشرافیمان. بقیه اگر در خدمت ما باشند خوبند و اگرنه باید نباشند.
قبلنا یادتونه دهه فجر که میشد چقدر مدرسه را تزئین میکردیم و برنامه ریزی میکردیم و جشن میگرفتیم؟!
دیروز از چندین نفر محصل جویا شدم؛ دیگه خبری از این جور برنامه ها نیست.
قبلنا اونطور با شور و اشتیاق جشن پیروزی انقلاب میگرفتیم شاید به خاطر اینکه معلمان و مدیرانمون با اینکه ناراضی بودند اما هنوز نا امید نبودند و هم بخاطر اینکه بهانهء دیگری برای شادی کردن نداشتیم و هم شاید برای اینکه از بالا دستور میآمد و بودجهای تصویب میشد که این مناسبت را جشن بگیرید. اما حالا چه؟ حالا که آنقدر وسایل ارتباطی گسترش پیدا کردهاند و بچهها سرشان بیشتر به آنها گرم است تا درس و مشق و معلمان و مدیرانممون شعر نا امیدی را در گوش دانش آموزان زمزمه میکنند و بالادستی ها هم از بس سرشان گرم باندبازی و هاپولی کردن بیت المال است حتی وقت نمیکنند همین ظاهر دهه فجر را هم گرامی بدارند چه دلیلی وجوددارد بچهای بخاطر پیروزی انقلابی که پدرش در آن سهیم بوده شادی کند؟
دیروز با خودم فکر میکردم چرا در کشورهای دیگر برای مناسبات ملی که قابل قیاس با انقلاب ما نیستند اینقدر اهمیت قائلند و جشن میگیرند و شادی میکنند اما در این کشور برای سالگرد پیروزی انقلابشون به یه راهپیمایی و یه الله اکبر روی پشت بام و فوقش یه نور افشانی تمومش میکنن میرن؟! حوصله نوشتن ندارم که بشینم توضیح بدم با این کج سلیقگی ها چه اتفاقی میافته و چطور نسل جدید از انقلاب فاصله میگیره و از دهه فجر خاطره خوشی تو ذهنش نمیمونه و اینا، فقط اینو میخواستم بگم که بهتر نیست برای گرامیداشت سالروز پیروزی انقلاب جشن های با شکوه با برنامه های متنوع و شاد و مفرح برگزار کرد که خانواده ها دوست داشته باشند توش شرکت کنند و بچه ها هر سال با فرا رسیدن دهه فجر احساس خوشی بهشون دست بده و لحظه شماری کنند که شبهای این دهه توی جشن های انقلاب شرکت کنند؟ آیا با این راهکار نیست که میشه این احساس بیگانگی بچههایمان از انقلاب و دهه فجر را کم رنگ کرد و کم کم نوستالژی قشنگی از دهه فجر تو ذهن بچه ها ایجاد کرد؟
دیروز به این چیزها فکر میکردم اما امروز که مصاحبهء امام جمعه محترم مشهد را خوندم فهمیدم زهی خیال باطل!
امام جمعه مشهد گفت: اجرای کنسرتهای موسیقی و جشنواره فیلم فجر سنخیتی با دهه فجر سال 57 ندارد!
باید مانند نیمه شعبان برنامههایی که با دهه فجر سنخیت دارد اجرا شود!
وظیفه اصلی شما پیشگیری از برگزاری برنامههای غیرشرعی و ضد ارزشی در مشهد و شهرستانهاست.
در یکی از پلاکاردها من دیدم که شعاری با عنوان «سلطه پهلوی باید براندازی شود» نوشته شده بود، این شعار اگر در قالب پلاکارد باشد این شبهه را برای مردم ایجاد می کند که منظور حکومت فعلی است!
کی میشه عزت و اعتبار سابق به وجهه کشورمون در عرصه بین المللی برگرده؟
از همون اول قیام مردم مصر علیه مبارک ایران از اخوان المسلمین حمایت میکرد.بعد در انتخابات ریاست جمهوری مصر هم ایران از مرسی نامزد این گروه حمایت کرد. بعد که مرسی سرنگون شد تا همین الآن هم ایران از برگشت مرسی حمایت میکنه. یعنی اشتباه پشت اشتباه.
و اما اخوان المسلمین!از همون اول گفتند قیام ما ربطی به انقلاب ایران نداره، نه از لحاظ شکلی و نه از لحاظ محتوایی.بعد که پیروزشدند مرسی اومد تهران و بی سابقه ترین بی احترامی ها را به مقامات کشور کرد و رفت.حالام که سرنگون شده اند بیانیه داده اند و فراافکنی کرده اند و ایران را یکی از عوامل سقوط مرسی معرفی کرده اند!
تنها دلخوشیم اینه که بگم این جریانات مال دوره قبلی بود که رییس جمهورمون میخواست بره تو کارخانجات مصر کارگری کنه و الان با شروع دوره جدید این بی احترامی ها و بی آبرویی ها تمام خواهد شد.
«و لله العزة و لرسوله و للمؤمنین »
یک سخن با آقایان جلیلی و آقاتهرانی و رسایی و روانبخش و حسینیان و پناهیان و سردار و حضرت آیت الله:
قرآن کریم مىفرماید: «...ولاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم و اصبروا انّ الله مع الصابرین»
نزاع (و کشمکش) مکنید تا سست نشوید و قدرت (و شوکت و هیبت) شما ازبین نرود و استقامت نمائید که خداوند با استقامت کنندگان است.»
پرادعاهای متوهم که خود را از همه به قرآن و حدیث و رهبر و نظام نزدیکتر میدانند چنان کشمکش کردند و حجت تراشیدند و فتوا دادند و لجبازی کردند که حالا شوکت و هیبت جریان اصولگرایی را فدای نافهمی خود کردند.اگر کمی صبر پیشه کرده بودند و مصلحت اندیشیده بودند و منافع شخصی و حزبی را فدای منافع ملی نکرده بودند اوضاع به گونهای دیگر رقم خورده بود.
یک سخن هم با ولایتی و حداد عادل:
امام على (ع) مىفرماید: «لاتعتمد على مودّة من لایوفى بعهده»
به دوستى کسى که به پیمانش وفا نکند، اعتماد مکن.
دیگر انتظار نداشته باشید به عنوان مشاور رهبری و دلسوز انقلاب و همچین القاب مسخرهای به شما اعتماد شود.اگر به عهد خود وفا کرده بودید و سوگندتان را زیر پا نمیگذاشتید میشد آنچه باید میشد.
دلم برای رهبرم میسوزد. چه یارانی دارد!
از جهاتی خوشحالم که روحانی رای آورد.این خوشحالی را کتمان نمیکنم. انشالله ثمره ی این نتیجه به نفع مردم رقم بخورد.
همیشه گفته ام عده ای هستند تو این کشور که نون دشمنی با امریکا را میخورند.
اینها تا وقتی رآس کارند همین آش است و همین کاسه. هیچ اتفاق خاصی نخواهد افتاد.
حرفهای مناظره ولایتی و محسن رضایی و اشاره به وجودتیم کارشکن در دولت که همیشه سر بزنگاه مانع دستیابی به نتیجه میشوند در نوع خود بی نظیر بود.
باید به یک نفر رای داد. کسی که بتواند رقیب جدی باشد برای جلیلی. اگر جلیلی رییس جمهور شود باز8 سال همین آش است و همین کاسه و چه بسا آشی شورتر و دهن سوز تر.
کاش یک نفر پیدا میشد که مثل احمدی نژاد 84 و 88 آنقدر ت... داشت که میآمد پروندههای بعضی آقایان را رو میکرد!!!
مثلا بدنبود یکی از این کاندیداها وارد حریم خصوصی زندگی محمودجان میشد و عکسهای سفر خانوادگی زن و بچه اش به نیویورک را نشان میداد!
یا مثلا سابقه اسفندیار خان و اینکه زنش چه کاره بوده و چه سابقهای داشته را لو میداد. یا اینکه عکس زن بقایی را جلوی دوربین میگرفت و میگفت این زنی که تا سال 84 توی خانه رخت میشست اکنون کجای قدرت این مملکت فلک زده قرار دارد!
حیف که کاندیداهای این دوره یک کمی اخلاق مدارند. حیف...